سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 0
بازدید دیروز : 0
کل بازدید : 1343
کل یادداشتها ها : 2
خبر مایه


گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم …
گفتی: فانی قریب
.:: من که نزدیکم (بقره/???) ::.

گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم… کاش می‌شد بهت نزدیک شم …
گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/???)::.

گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!
گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم
.:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/??) ::.

گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی …
گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه
.::پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/??)::.-

گفتم: با این همه گناه… آخه چیکار می‌تونم بکنم؟
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
.::مگه نمی‌دونید خداست که توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌کنه؟! (توبه/???) ::.

گفتم: دیگه روی توبه ندارم ...
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
.:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/?-? ) ::.

گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
.:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/??)::.

گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟
گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله
.::به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/???)::.

گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌کنه؛ عاشق می‌شم! … توبه می‌کنم
گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
.::خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/???) ::.

ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک
گفتی: الیس الله بکاف عبده
.::خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ (زمر/??) ::.

گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار می‌تونم بکنم؟
گفتی:یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما
.::ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هاشبر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن .خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/??-??)::24
 

  

  

سرشار از گناهم ؛ چشم به کرم و لطف تو دارم.

دست های نیازم به سمت تو دراز است.

می خواهم از حرارت عشق تو ذوب شوم.

پروردگارا! شریان هایم هر لحظه در تپش رسیدن به تواند.

یاریم کن تا نبض زندگیم در سایه رحمت تو بزند و ساز  روزهایم به آهنگ پرستشت کوک شود.

الهی! می خواهم تو را بشناسم ؛ مرا بر خویش بشناسان.

تویی که ستایش از آن اوست ؛ سپاس مرا بر دریای بیکران لطفت بپذیر .

این جسم افسرده در آمیختگی اوهام را با معرفت ذات مقدست نجات بخش.

غبار آلوده به ذرات زمینی ام که ذره صفت ، به سمت و سوی تو آمده ام ؛

لحظه هایم را مناجاتی گردان.

این قدم های نرسیده و این سرگرداغنی گام ها ، چراغ هدایت تو را می طلبد.

در این غربت سرای خاکی ، اسارت ، درد بزرگی است در قفس تن.

رهایی ، تنها اندیشه یک پرنده پای در قفس است.

چگونه به آسمان وصل تو نیندیشم که روح آبی فطرتم ، شفافیت و پاکی آن را می خواهد!؟

سرگذشت غفلتم را خوب می دانم ، اما تو توبه پذیر یگانه ای هستی که مرا

در وسوسه های مداومم امیدوار می سازی .

دهلیزهای قلبم ذره ذره تو را می خواند.

ای بردبار ! اندکی از بی نهایت صبرت را در جام بی طاقت من بریز.

ای نزدیک ترین ها بر احساسات و عواطفم!

سر بر آستان تو می سایم که در آستانه این روزهای نا آرام ، تویی آرامشم.

مرا به طواف ذکر خویش مشغول بدار و سماع روزهایم را به جان معرفت خودت برسان ؛

که تویی عارف بر هر قلبی. 


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ